Sunday, May 27, 2007

جملات بزرگان 1 - دکتر علی شریعتی

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است

دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است


اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است


وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم


گر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری


خدایا رحمتی كن تا ایمان برایم نان و نام نیاورد. قوتی بخش تا نانم، حتی نامم را در خطر ایمان بگذارم


حسين بيشتر از آب تشنه ى لبيك بود ،اما افسوس كه به جاي افكارش ،زخم هاي تن او را نشانمان دادند و بزركترين درد او را بي آبي معرفي كردند


خدایا به من زیستنی عطا کن که درلحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم ومردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم


شبها را به بيداري بگذرانيم كه سالها به اجبار خواهيم خفت


به "پذيرفتن آنچه که پذيرفتني نيست" مؤمن شدن، عين خريت است


در عجبم از مردمي كه خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي كنند و بر حسيني ميگريند كه آزادانه زيست

No comments: